از رادیو داشت سخنرانی جناب رحیم پور ازغدی پخش می شد درباره ویژگی های آخرالزمان... چیزی که مشهود بود این بود که حتماً در آخرالزمان شر بر خیر غلبه داره و با آمدن منجی کفه ترازو به نفع خیر سنگین میشه.
با اینکه آفتاب مستقیم به شقیقه هام می کوبید، به ذهنم رسید که اعتقاد به ظهور منجی دقیقاً جبرانگاریه. یعنی انسان هر قدر هم در راستای رسیدن به خیر تلاش کنه، باز هم سرنوشتی محتوم در انتظارشه.
بعضی وقتها عقل آدم یه چیز میگه و دلش یه چیز دیگه
اصلاً هر دو شون غلط کردن آدم باید ببینه زنش چی میگه...!!!
سلام استاد وبتونو اجمالی ی نگاه انداختم همه چی خوبه
موفق باشین
ممنون
با سلام
دوست گرامی
بنده منظور شما را از جبر گرایی متوجه نشدم باید دید شما جبر گرایی را با شر یکی می دانید یا نه اگه اینگونه باشد که کاملا اشتباه می کنید چرا که شر با جبر گرایی کاملا متفاوت است و باید بیشتر دقت کرد .
و هم چنین در دوره امام زمان شر غالب نیست بلکه خیر غالب است و اینکه در روایات گفته می شود که دین عوض می شود و امثال این روایات اینها شر نیست بلکه اینها پدیده هایی هست که در اخر الزمان اتفاق می افتد و لی در فلسفه به این پدیده های دینی شر گفته نمی شود.
و جبر گرایی هم نیست چرا که امام زمان علیه السلام به کسی زور نمی گوید و فقط احکام اسلام را که به حالت سکون در آمده است دوباره فعال می کند.
ممنون از پاسخ شما
"باید دید شما جبر گرایی را با شر یکی می دانید یا نه" واقعاً متوجه نشدم یعنی چی و از کجای حرفای من همچین برداشتی کردید!!
من منظور خاصی از جبرگرایی ندارم، دقیقاً همون چیزی مد نظرمه که در هر مطلبی که درباره اختیارگرایی/جبرگرایی مطالعه کنید می بینید
"شر با جبر گرایی کاملا متفاوت است" کسی هم گفته که متشابهن؟؟!!
به نظرم نباید وارد بحث میشدین وقتی جبرگرایی رو برابر با زورگویی گرفتین
ممنون میشم دیگه کامنتی نذارین و بیشتر مطالعه کنید. در ضمن این بحث کاملن فلسفیه و هیچ ربطی به آیات و روایات نداره، صرفاً به رابطه اندیشه آخرالزمان (که منحصر به اسلام نیست) و اختیار انسان باید توجه بشه
سلام
به نظر بنده مراد اینه که نیروی شر بر نیروی خیر غلبه پیدا می کنه، مثل زمان ائمه و مثل جریان کربلا که در ظاهر قوم شر بر قوم خیر غلبه پیدا کردند. این به معنای این نیست که خیری اصلا وجود نخواهد داست در اینصورت ولیعصر (عج) با چه زمینه ای می توانند ظهور کنند و 313 نفر صحابه خاص هم بی معنا خواهد شد در حالی اینها از مسلمات ظهورند.
پس منظور اینست که قوم شر بر قوم خیر غلبه خواهند کرد و این هم از مسلمات ظهور است و این به معنای از بین رفتن خیر نمی باشد.
ممنون از مطلب جالب شما که تیزبینانه به مطلب نگاه کردین.
یا علی
گرد جهان گردیده ام
بسیارشوتان دیده ام
اما تو شوت دیگری!
چه استاد استادی راه انداختید..به به ...
اولش نوشته بودی از دغدغه هات مینویسی ..پ کو؟
نوشتی از استاد و آشنایانت در ممالک فرهنگ و برتری دانش و دانشگاهشان ..پس دغدغه و سردردت کو؟ یا همان قضیه ی تنبلی است و...
بگذار بگذریم استاد
از حضورمان خوشحالی؟
نظرم عوض شد و تصمیم گرفتم از دلخوشی هام بنویسم
سلام
به نظرم می رسه تنها توجیهی که بشه در این باره داشت اینه که این رو مربوط بدونن به علم مطلق خداوند یا در اصطلاح " علم پیشینی" خداوند که از آینده هم خبر داره و خبری هم که درباره آخرالزمان داده شده مبتنی بر همین علم پیشینی باشه
سلام
اتفاقن در هر دو سنت اسلامی و مسیحی در این باره دعواس که آیا علم پیشین خداوند با اختیار انسان سازگار هست یا نه، البته در تفکر اسلامی خیلی وقته که دیگه خبری از دعوا نیست و تکلیف همه مسائل مشخص شده
اما در اینجا یک تفاوتی وجود داره و اون اینه که در متون دینی تاکید شده که سرنوشت محتوم بشری، شر خواهد بود و منجی خیر رو بر شر پیروز خواهد کرد... سرنوشت محتوم یعنی جبر
سلام
گمان نمیکنم جبر و جبرگرایی به این معنایی که فرمودید باشه
چون این نوع گزاره ها در حکم خبر از واقع هستش
و بنابراین حداقل باید بگیم که نسبت به جبر یا اختیار مسکوته
یعنی نمیتونه دال بر این باشه که چون مردم مجبورن تا شر بر خیر غالب بشه
این مساله میتونه به این صورت تبیین بشه که حاکی از عاقبت و نتیجه ی افعال و اعمال اختیاری انسانهای اخرالزمان هست
سلام
کدام گزاره ها؟
چه چیزی نسبت به جبر و اختیار مسکوته؟
منجی برای چی قراره ظهور کنه؟ برای حاکم کردن خیر بر شر، پس آینده ای حتمی در انتظار بشره، یعنی حاکم شدن شر، و منجی قراره با ظهورش خیر رو غالب کنه... پس آموزه ظهور منجی مبتنی بر جبرانگاریه