چارلز تالیور


با اینکه فیلسوف سرشناسیه اما از تشویق کردن هرگز دریغ نمی کنه. هر بار که بهش میل میزنم استقبال عجیبی میکنه و من نمی فهمم چرا...


"It is an honor to get your reflections... I think the direction of your thinking is very promising indeed."



سوالی از کارل مارکس


کارل عزیز سلام


تو جامعه را به دو طبقه سرمایه دار (بورژوا) و کارگر (پرولتاریا) تقسیم و بر همین اساس مراحل دیالکتیکی را تا رسیدن به نظام ایده آل خود یعنی کمونیسم ترسیم کرده ای. خود تو به عنوان یک فیلسوف و اندیشمند در کدام طبقه قرار می گیری؟ سرمایه دار یا کارگر؟ یک استاد دانشگاه یا یک هنرمند در کدام طبقه قرار دارد؟ چرا دیالکتیک تنها میان دو طبقه از طبقات جامعه رخ می دهد؟


می دانم هنوز چندان با اندیشه تو آشنا نیستم اما امیدوارم در شروع کار سوالات خوبی ذهنم را مشغول کرده باشد


پایان نامه


با چندتا فیلسوف امریکایی مکاتبه کردم، یکیشون منو ارجاع داد به یک تئولوژین به نام جان سندرز که در حوزه ای که مد نظرم بود حرف های متفاوتی نسبت به فلاسفه زده بود

چندباری باهم ایمیل رد و بدل کردیم، ازش خواستم قسمتی از کتابهاشو که به کارم میاد برام بفرسته، و امروز فرستاد.

آخر ایمیلش نوشته بود:


Please let me know when you complete your dissertation and if you have questions please feel free to ask


(هر وقت پایان نامتو تموم کردی به من اطلاع بده و اگه سوالی داشتی به راحتی مطرح کن)


شما همچین روحیه ای رو در چند درصد اساتید ایرانی دیدید؟!


فرهنگ مقاوم در برابر زلزله


زلزله بوئین زهرا: 1341 - 20000 کشته


زلزله رودبار و منجیل: 1369 - 35000 کشته


زلزله بم: 1382 - بیش از 26000 کشته


زلزله تهران: ؟؟؟؟ - مرکز همکاری های بین المللی کشور ژاپن (جایکا) میزان تلفات را تا 2000000 کشته تخمین می زند.


و این فرهنگ همچنان در خوابی ناز بسر می برد و هیچ زلزله ای تاکنون قدرت تلنگر زدن بر آن را نداشته است.

پیشرفت علمی یا اختراع دوباره؟


اولین گوسفند همانندسازی شده که پدر نداشت در 1996 به دنیا اومد و اسمشو گذاشتن دالی...



ما هم چند سال پیش بز همانندسازی کردیم و اسمشم گذاشتیم پیشرفت علمی!!

ماهواره هم فرستادیم فضا و باز پیشرفت کردیم اما نفهمیدیم این ماهواره ها برای چی ترک وطن کردن و چه سوغاتی فرستادن!! ... و ما هی پیشرفت کردیم. گزارش های تلویزیونی و روزنامه ای تهیه کردیم به افتخار هر پیشرفت


نخیر، ما چرخی که اختراع شده بود رو دوباره اختراع کردیم نه پیشرفت ... پیشرفت یعنی قلمرو علم رو گسترش دادن و ما همچین کاری نکردیم. ما دیگه عوام نیستیم که فریب عوام فریبی ها رو بخوریم


فمنیستی که کاسه داغ تر از آش شد و داغ تر و داغ تر


همیشه تریبون مفت چنگش بود... می نشست جنوب و شمال رو به باد انتقاد می گرفت، می رفت شرق و غرب رو به توپ می بست


اینبار انگشت اشارشو گرفته بود سمت حقوق پایمال شده زن در غرب وحشی! می گفت زن در غرب یعنی ابزار دست مرد و وسیله شهوت رانی! هی گفت و گفت و گفت تا یکی دستشو بالا برد...


- بفرمایید جانم!

- اولا غربی ها انواع و اقسام فمنیست هایی را دارند که حواسشان شش دانگ جمع حقوق زن هاست، ثانیا با ارزش های خود، دیگران را نقد کردن اشتباه است


واعظ سینه ای صاف کرد و گفت: بشین آقا جان!


حسرت های تاریخی


کودتای 28 مرداد ... کودتا رو رفقای قلدرش، سازمان اطلاعات بریتانیا و امریکا انجام دادن از بس که این عزیز دردونه باباش یعنی رضا میرپنج اقتدار داشت، بعد این شاه مقتدر با زن و بچه، کاسه و کوزه رو جمع کرده بودن و راهی غرب شده بودن از ترس مصدق، پیغام تبریک به این مناسبت فرستاد...


چند سال بعد که باز مملکت شلوغ شده بود، دوباره فرار کرد و رفت، اما دیگه رفقای قلدرش نبودن که

بهش وعده برگشت بدن. سر همین فرار کردناش بود که تو دربار بهش می گفتن ممل اقتدار!!


حالا تو هی بشین بگو آخ که چه شاهی داشتیم، حیف نگهش نداشتیم

بابا جون هرکس دوست دارید دست از این حسرت خوردنای تاریخی بردارین، از کوروش بگیر تا ممل اقتدار... اصلن میدونی چیه؟ از بس پخمه شدی و عرضه هیچ کاری نداری نشستی آش تاریخ رو هم میزنی


قضاوت ممنوع


تو رو به هرکی و هرچی اعتقاد داری، یک روز دست از قضاوت دیگران بردار، یک روز بذار مردم به حال خودشون باشن... یک روز وانمود کن تو معیار هیچی در دنیا نیستی، دنیا خیلی قشنگ میشه



سواد پای منبری


عادت کردیم سوادمونو از پای منبر کسب کنیم

مذهبی و غیرمذهبی هم نداره، راحت طلب شدیم

پای منبر فلان مداح یا روحانی میشینیم ازش آموزه های دینی، سیاست، اقتصاد و ... یاد می گیریم بعدش همون حرفارو نشخوار می کنیم ولی حال نداریم کتاب بخونیم

پای ماهواره میشینیم نقد تاریخ اسلام، نقد دیکتاتوری و ... یاد می گیریم بعدش همون حرفارو نشخوار می کنیم ولی حال نداریم کتاب بخونیم

و این جریان منبر نشینی ها ادامه دارد...


عجب ملت تن پرور و سطحی نگری هستیم

فرهنگ فرنگ زده ...


تازه که از فرنگ برگشته بود نه استادی رو آدم حساب می کرد نه دانشجویی رو، البته بیشتر دانشجوها رو

به موازات تخته سیاه رژه نظامی می رفت و نگاهش اصلن منحرف نمیشد به سمت دانشجو

چپ و راست فرنگیارو میزد تو سر دانشجو که خاکبرسرتون (تو دلش می گفت!!) برید ببینید اونا چه تلاشی می کنن، خودشونو می کشن، شما باد کردید از تنبلی

آخر کلاسم گاهی یه قلنبه به اساتید مینداخت ...  "باید اونجا می بودید تا ببینید سوپروایزر (مردم؛ سوپروایزر یعنی استاد راهنما!!) من چه زحمتی از صبح تا شب می کشید

دست بر قضا خودش شد سوپروایزر... بیشتر از یک ماه طول می کشید تا یک فصل پایان نامه دانشجو رو بررسی کنه (نه که تنبلی کنه هاااا!!)، نمره های پایانی یک ترم رو تا هفت ماه نداد!!


گاهی با خودم میگم اگه قراره تحت تأثیر فرهنگ فرنگی باشیم، فرنگی زده نشیم، فرنگی بشیم... ما که اینهمه فرهنگ صادر کردیم به غرب، یکبارم وارد کنیم